از یک سو، خبر قبول شدن سه جوان افغانستانی در سه رشته جداگانه در آزمون سراسری کارشناسی ارشد، منتشر که شد، کام بسیاری را شیرین کرد، هم از جامعه مهاجران افغان و هم از میان هموطنان ایرانی که بهجت و شادیشان، اگر نگویم فراتر بود،-دستکم- از سرور خود ایشان، هیچ کم نداشت. ...
همزمان اما همه نگاهها چرخید به سمت و سوی یک خبر دهشتناک ... ماجرای تعرض و آزار جنسی به دخترک ۵ ساله افغان در خمینی شهر اصفهان. ... خبری که ایرانیها را تلخکام کرد و عرق شرمساری بر چهرهشان نشاند. ... پارسال هم دخترک افغانستانی دیگر، قربانی یک درنده خوی شیطان صفت شد. ... واکنش افکارعمومی در ایران در چنین مواردی - از بابت احساس شرم و گناه و نیز مطالبه همگانی برای مجازات مجرم و ستاندن حق برای قربانی و خانواده ش- بسی فراگیر است و همواره با درخواست شدت عمل قانون و سرعت بخشیدن به اجرای حکم قضایی و پرهیز از هر گونه تخفیف مجازات برای مجرم، همراه بوده که پاسخ مثبت مراجع قضایی و انتظامی را هم دریافت کرده است.
به بیان دیگر، سر سوزنی انگ داوریهای ناسیونالیستی و نژادپرستانه- در چنین پروندههایی- به ایرانیان نمیچسبد، در شرایطی که بداندیشانی در دو کشور، دنبال این هستند، پروندههایی از این دست را با پارهای از اختلاف نظرهای سیاسی، پیوند بزنند و رابطه دو ملت را - که از رابطه دو دولت، همواره پیشروتر بوده- تیره و تار بنمایانند. ... کوشش بدفرجامی که برخی کشورها در منطقه، برایش دلار نفتی هم خرج می کنند و برخی هم فراتر از منطقه، برایش در سرویسهایشان نقشه میکشند. ... با این همه، درباره وضعیت زندگی- بیش از ۳۰ ساله- مهاجران افغانستانی در ایران، کیست که واقعیت را نداند و زبان به حقیقت نگشاید؟ همان واقعیت و همان حقیقت که با همه تلخیها و سیاهیها و پلشتیها و ماجراهای غیرقابل دفاعش، به گونه ای برآیندش- قابل دفاع بوده که گاه تحسین و گاه تأیید و تشویق سازمان ملل و ناظران بینالمللی غربی را برانگیخته است. ... در این میان، هرگز سخن این نیست که ایرانیها حق میزبانی را - تمام و کمال- ادا کرده اند و افغانستانیهای مهاجر نیز به آداب مهمانی درازمدت، در همه این سالها - به تمامی- پایبند بودهاند.
خیر ! ... چنین ادعایی هم گزاف و غیرمنطقی و هم دور از واقعیت است.
سخن اما این است که جامعه ایرانی که خودش در سالهای جنگ و تحریم با تنگناها و کاستیهای ریز و درشت، روبهرو بود، از پذیرایی دو تا سه نسل از مهاجران افغانستانی، - سر سوزنی- شانه خالی نکرده و در انجام این تکلیف- بر مبنای آموزه های شریعت، اصول انسانی و حقوق بشر و حق همسایگی- ''نمره قبولی'' می گیرد. نمره قبولی ای که هرچند بر سر عدد دقیق آن، شاید اختلاف نظر باشد اما بیشک، هر وجدان آگاه و با انصاف نمیتواند بر گشاده دستی سی-چهل ساله یک سرزمین و مردمانش، در حق همسایهشان، چشم بربندد.
تنها یک گواه بر این ادعا می تواند، درس خواندن بیش از ۴۰۰ هزار دانش آموز افغانستانی در مدرسه های دولتی و خصوصی در سراسر ایران باشد که وقتی- پس از سال ها- به بار می نشیند و این کوشش مشترک فرهنگی به نتیجه میرسد، به رتبههای یک کنکور در آزمون کارشناسی ارشد میانجامد و سرفرازی دو ملت همسایه را برمیانگیزد.
نظر شما